آرســــــو

به کلمات، زنده

آرســــــو

به کلمات، زنده

روز ششم

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۱۲ ب.ظ

 


Writing challenge: Day 6: Single and happy

 

سینگِل اند هپی؟ از سوال برمی‌آید که پیش فرض این است که این دو مفهوم به ندرت قابل جمع هستند، فلذا آیا شما سینگِل اند هپی هستید؟
خب نتیجتا با همین پیش فرض پاسخ می‌دهم. ازدواج! این کلمه، برای بنده در سه چهار سال اخیر دویده دویده و حالا، یعنی یک شب در اسفندماه سال ۹۹ چه خوب چه بد معنی جدیدی برایم ساخته. زمان شاید همین شکل را هم عوض کند، اتفاقات جدید شاید فرم همین تصویر را هم عوض کند، چمیدانم..با این موضوع کار ندارم. فقط میدانم این کلمه از آن چهار سال پیش که روی سکو نشسته بود، تا الان که وسط بازی بعضا روبرویم ظاهر شود؛ چندین بار چرخ خورده‌. حالا زمخت تر از همیشه، چه بسا عجیب تر از همیشه و راستش منطقی‌تر تر از همیشه نگاهش میکنم. آدم‌های اطرافم خوب میدانند معنی این "تر" برای کسی که طبق روال‌اش به یک موضوع منطقی‌ نگاه میکند، یعنی چه. فلذا با چنین تعریفی، در حال حاضر هپی هستم. چون شما با چنین تعریفی منتظر  فانتزی های کاذبتان نمی‌توانید باشید، با چنین تعریفی از دنیای عجیب و غریب رُمَنس که خوراک روز و شبتان هست بیرون کشیده می‌شوید. اساسا با گزاره‌ی "بدون تو میمیرم" در دیالوگ فیلم‌ها چشم‌هایتان قلبی نمی‌شود و اهنگ‌های عاشقانه کارکردی جز اینکه هیجانات کاذب به شما تزریق کند، ندارد.

با این حال، با وجود تمام درک فعلی ام، باید بگویم ازدواج بخشی از زندگی سالم و صعودی یک انسان به طور معمول است، نبودن‌اش از برخی ابعاد شرایط را سخت می‌کند و وجودش به آدمی از لحاظ گذراندن یک مرحله از مراحل صعودی(اینکه این مراحل کاذب اند یا واقعی را کار ندارم.) و سالم رد کردن‌اش، آرامش خاطر می‌دهد.علاوه بر این منکر نگاه‌های عجیب و غریب و تحلیل‌های نادرستی که به مقوله‌ی عدم ازدواج می‌شود، نیستم.

چند روز پیش به بهانه‌ی هشتگ مجردخت فردی نوشته بود اینکه دختری در فلان سن ازدواج نکرده، باید بداند که این موضوع از ابتلاهایش است و البته خداوند رزاق است و آن فرد باید با توکل و این‌ها بتواند تا قبل مرگ از رزق خداوند اینطور استفاده کند و سخت‌گیری نکند و قص علیهذا.
اصلا موافق نیستم. اینجا قدری داریم وارد اخلاق فردی می‌شویم. یعنی داریم برای هدف و امر اجتماعی، یک موضوع اخلاقی را زیر سوال میبریم. اولا که چه کسی گفته ازدواج نکردن یک دختر یا پسر نشانه‌ی  عدم رزاق بودن خداوند است که رزاق بودن‌اش در تضاد چنین موقعیتی باشد؟  میدانید همین فلسفه ذهنی باعث می‌شود فکر کنیم فردی که در زندگی هر کمبود ریز و درشتی در هر زمینه‌ای نسبت به "زندگی عادی" و روتین آدم‌ها دارد، یعنی رزقی از اون حذف شده؟ بعد چه فاجعه‌ای پشت این فلسفه خوابیده؟ خداوند نسبت به برخی رزاق تر است و نسبت به برخی کمتر؟ اصلا مگر رزاق می‌تواند رزق ندهد؟ حتی به ثانیه‌ای و حتی در یک امر؟

آن چیز که من از دور از انسان مومن و مخبت و موحد می‌فهمم این است که اصلا محاسبات عالم را در معامله‌های این چنینی نمی‌بیند. انسان مومن تسلیم است! اساسا با عینک تسلیم می‌نگرد نه عینک معاش. او هر چه از دوست رسد نیکوست را می‌فهمد، نه اینکه ببیند چه چیز به او رسیده و چه چیز نرسیده. اصلا او چیزی جز دوست را نه میبیند و نه میخواهد.

حکایت همان سکانس شاطر نانوایی فیلم خداحافظ رفیق. شهادت در نظر همه‌ی ما یک امر مقدس است. لیاقت می‌خواهد. اما همان شاطری که سال‌ها فرمانده بوده، اساسا به یک امر جامعی پی برده آن هم مقام رضاست. فلذا الان از فرماندهی به شاطری یک نانوایی کوچک تن داده و اتفاقا حالش هم خوب است.


بحث کاملا عارفانه شد و مقصودم این نبود حقیقتا، اما در کل چه از لحاظ فلسفی یعنی همان بحث اینکه ما یک امر دنیوی(نعمت) را رزق در نظر بگیریم به طوریکه عدم وجودش، عدم وجود یک رزق باشد و این عدم وجود، رزاق را در ناحیه‌ای محدود میکند؛ نمیفهمم. چه از لحاظ اینکه بسیاری از اتفاقات زندگی اصلا دودوتاچهارتایی نیست. باور کنید که نیست. در معادله میخواهم نمیخواهم ما نمیگنجد. شما برگی هستید میان باد حوادث. اساسا تسلیم شدن و توکل می‌تواند شما را از تشویش گردباد نجات دهد.

 

در نهایت غرض اینکه گندگی کلام ما را ببخشید، ما چیزی را میگوییم که باور داریم‌ لکن شاید وجدان نکرده باشیم، که نکردیم. خلاصه‌ی کلام می‌شود اینکه ازدواج در کل منجر به ایجاد هپی نمی‌شود به صرف، اما به عنوان مرحله ای از زندگی مرحله‌ی مهمی‌ست.  گذراندنش نوعی آرامش از حیث رسیدن به یکی از مراحل زندگی برای آدمی میگذارد که منکرش نیستم.  با این حال آدمی نخ و قیچی‌اش را باید به خداوند بسپارد و نگذارد دوگانه سینگل و غیر سینگل بودن در جامعه او را ببلعد. باید شل کند. شل!

 

  • ۹۹/۱۲/۲۵
  • آرســو

نظرات  (۱)

این پستتو دوست دارم بیلبورد کنم روی تمام خیابون های شهر.

اولین پست از پست های توئه که میتونم بگم چقدررر میفهممش!

پاسخ:
می‌فهمم :)


خدایی؟D:
الان داشتم میخوندم دیدم پر از غلط تایپی و اینا بود، کلی ویرایش شد:{{{ چه شانسی داشتیم ما.🚶‍♀️

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">