آرســــــو

به کلمات، زنده

آرســــــو

به کلمات، زنده

میان گندم‌ها، خندیده‌ایم.

جمعه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۰، ۰۱:۰۷ ق.ظ

 

گوش دهید

 

هی بچرخان. آنقدر سریع که باد میان موهایت پرسه بزند. آنقدر سریع که از چرخش تندباد حوادث مصون بمانی. آنقدر سریع تا سبزه‌ها رنگ ببازند، تا خط مستقیمی شوند گوشه‌ی چشمت. تو رکاب بزن، گویی همه چیز متصل است، گویی جان من، رکاب تو و چرخش باد میان گندم‌ها و نور آسمان و سایه‌ی کوه‌ها بر روی آلونک‌ها، خنده‌ی بی وقفه‌ی بچه‌ها در رودخانه، مستانه مستانه راه رفتن موریانه‌ها روی خاک، قارقار کلاغ‌ها و همه چیز و همه چیز پیوسته با رکاب تو "هست" و حرکت می‌کند. تو رکاب بزن، بگذار افسانه‌ی دویدن و همیشه دویدن و بی وقفه دویدن و رسیدن، یک بار واقعی شود. بگذار من روایتگر داستانی باشم از توانستن، میان تمام لالایی‌های تلخ مادران، تو قصه‌ی شیرین شدن باشی. رکاب بزن. کلا‌غ‌ها همیشه بر بلندی آسمان می‌ایستند، میخواهند سیاهی پرهای خود را مقابل خورشید بگیرند و سایه بیافکنند به گندمزار. رکاب بزن! بی‌توجه به تکه های سیاهی که روی زمین افتاده و گاه و بی گاه صدای سنگین قارقار از بالا سرت می‌آید تا نگذارد تو صدای بازی بچه‌ها را بشنوی. رکاب بزن! مگر نمیبینی کودکان منتظر قصه‌اند؟ مگر نمیخواهی به جمله‌ی "افسانه است." پایان دهی؟ رکاب بزن. ببین باد می‌پیچد و موهای بلندت را در آسمان می‌رقصاند. ببین باد میپیچد و تو را به تمامی در آغوش میگیرد. ببین باد میپیچد و گندم‌ها را با چه حوصله‌ای نوازش میکند. رکاب بزن! من صدای خورد شدن استخوان‌های پدری را در همین حوالی می‌شنوم. تو نمی‌شنوی؟ من صدای گلویی را که از شدت بغض، غذا را پس می‌زند می‌شنوم. تو نمی‌شنوی؟ من صدای بهم خوردن قلب‌ها و سنگ‌ها را می‌شنوم. تو نمی‌شنوی؟ من صدای فریاد‌ها..زجه‌ها..شیون‌ها.. رکاب بزن. دو دستت را باز کن. میان این گندمزار، در سایه‌ی سیاهی کلاغ‌ها خیره به نور تابیده شده لبخند بزن. این استقبال گرم خورشید را در آغوش بگیر. هم وزن خنده‌ی کودکانی که در رودخانه لخت شدند، رکاب بزن. سایه‌ی کوه‌ها را ببین. ببین چگونه آلونک‌ها را در آغوش گرفتند. رکاب بزن. هی بچرخان.. هی آن دوپایت را بچرخان! مگذار رخوت بنشیند بر عضلاتت، مگذار این تند باد تو را دور خودش بچرخاند.. تندتر تندتر تندتر..

 

 

 

- برای ۱۲ فروردین، برای چیزهایی که باور داشتم و باور دارم، برای "خورشید"، برای گندم‌زار و صدای کودکانی که دم مسیحایی دارند. برای صداهای درد. برای دویدن! برای "افسانه"های واقعی. برای انقلاب. برای تمام "قلب‌"‌ها و رکاب‌ ها -

  • ۰۰/۰۱/۱۳
  • آرســو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">