جنون کلمات
مثلا میتوانید برداشت کنید که در این زمینه واقعا یک بیمارم. عمدتا در ایام امتحانات، نه واقعا از دلزدگی محتوای درس هایم که به قطع میگویم تک تکشان را دوست دارم( یک دوستی گاه نامسالمت آمیز)، برای یک جنونی آنی تشنه ی نوشتن و خواندن میشوم. امروز از صبح چنین عطشی داشتم. جنگ و صلح را شروع کردم، لکن کافی نبود. گشت زدن میان وبلاگ ها، و پیدا کردن وبلاگ های جدید و زیبا باز هم کافی نبود. گشت زدن میان کانال برای خواندن یک متن خیلی خوب، آن هم کافی نبود. انگار آن متنی که باید را هنوز نخوانده ام. انگار تشنگی ام، وابسته به خواندن یک متن است که نمیدانم کجاست و کجا باید پی اش باشم. اصلا نمیدانم حتی درباره ی چیست! یک متن خوب. یک متنی که این تشنگی جنون آمیز را آرام کند. ناامید شدم. از صبح همه جا را دیدم، پیدایش نکردم. چقدر گم کردن چیزی که حتی نمیدانی چیست عجیب است. اصالت یک چیز، فقط به رفع نیازت است فارغ از اینکه آن چیز چه ماهیتی دارد و اصلا چیست. عجیب است. حالا دست از پا درازتر باید برگردم به آن مقاله ی کوفتی. مقاله ی «بازتاب تررویسم در رسانه ها» که مدیونید اگر فکر کنید محتوا هم اندازه ی تیتر سهل است. پنج صفحه خواندم، دریغ از فهم یک جمله. بعضی از پاراگراف ها را دوبار خواندم! تا اینجای کار، راستش را بخواهید در تمام سوراخ های رشته ام، این نظریات گفتمان ها سخت ترین است. واقعا نمیدانم من توان فهم اش را ندارم، یا واقعا سخت است. یا اصلا خود اندیشمندان فهمیده اند چه گفتند؟ نمیدانم! هر بار هم گوشه ی لباسم به این نظریات گیر میکند، هزار بار بابت ارتباطات نخواندن ام خدا را شکر میکنم.
ما که متن برای رفع تشنگی کاسب نشدیم، برویم سراغ هژمونی و ابژه های گفتمان انتقادی و کوفت و زهرمار خودمان.
- ۰۰/۰۴/۰۵
این وبلاگ معرکهایه:
http://farfromyou2.blog.ir/
جهت التیام تشنگی :)
همچنین پیشنهاد میکنم کتاب ابن مشغله و ابوالمشاغل رو نخوندید بخونید یکم حال بنمایید